سید جواد جهرمی، مدیرعامل بورسکالا، در مصاحبه خود با صداوسیمای جمهوری اسلامی، عملکرد خرید و فروش طلا در حوزه اوراق بهادار را غیرقانونی دانست؛ چرا که اوراق بهاداری که در حال معامله است، باید در چارچوب بازار سرمایه صورت بگیرد و طبق قانون، اوراق بهادار تنها باید در بورسها مورد معامله قرار بگیرد.
هاشمی نخل ابراهیمی، عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس شورای اسلامی نیز از بازگشت تمام سکهها، طلاها و دلارهای خریداریشده پس از تثبیت هشتماهه قیمتها خبر داد. این موضوع در حالی است که بانکهای مرکزی دنیا بهعنوان سیاستگذار پولی، با سیاستهای پولی مشخص و مدون مداخلهها را به صورت برنامهریزیشده انجام میدهند. اما در ایران بانکمرکزی به اقداماتی روی آورده است که متولی آن اقدامات، نهادهای دیگر هستند.
مبادله سکه در گذشته و عرضه و انتشار گواهی طلا در آینده از جمله ماموریتهایی هستند که متولی آنها بورسکالا و بورسهاست. بانکمرکزی در اطلاعیهای که در سایت خود منتشر کرده، هدف خود از این اقدامات را اعمال سیاستهای پولی، مدیریت نقدینگی، هدایت اعتبار و مدیریت بازار طلا میداند. این در حالی است که بانکهای مرکزی دنیا برای کنترل بازارها از سیاستهای پولی و ابزارهای ذیل آن مانند انتشار اوراق استفاده میکنند.
انگیزههای اقدام مشابه بانک مرکزی و بورس کالا
در سالهای اخیر، بانکمرکزی ایران در برخی حوزههای اقتصادی، بهویژه بازار کالا، اقداماتی انجام داده که شباهت زیادی به فعالیتهای بورسکالا دارد. این موضوع باعث ایجاد نگرانیهایی درباره موازیکاری و تداخل سیاستهای پولی و کالایی شده است. یکی از اهداف مهم بانکمرکزی، کنترل تورم و جلوگیری از افزایش بیرویه قیمتها در بازار طلا و ارز است. بورسکالا بهعنوان یک بازار رسمی، قیمت کالاها را براساس عرضه و تقاضا مشخص میکند. اما در برخی مواقع، بانکمرکزی با اجرای سیاستهای انقباضی یا ورود مستقیم به بازار، تلاش میکند از نوسانات شدید قیمت جلوگیری کند.
این سیاست ممکن است با مکانیزمهای بورسکالا تداخل داشته باشد؛ زیرا بورسکالا براساس شفافیت و کشف قیمت عادلانه عمل میکند، در حالی که بانک مرکزی در برخی موارد، ممکن است قیمتگذاری دستوری را در اولویت قرار دهد. از نظر کارشناسان و فعالان بازار سرمایه، افزایش نرخ ارز و حرکت کردن سرمایهها به سمت بازار طلا به دلیل نااطمینانی نسبت به آینده اقتصادی و خلق بیرویه و کنترلنشده نقدینگی صورت میگیرد و بانک مرکزی با عرضه گواهی طلا و سکه بیش از آنکه به علت بپردازد، خود را مشغول نتایج و معلولهای اقتصادی کرده است.
بانکمرکزی بهعنوان نهاد ناظر بر بازار ارز، تلاش میکند از نوسانات نرخ ارز جلوگیری کند و گمان میکند که با عرضه سکه و گواهی طلا میتواند جو منفی و عطش بازار برای طلا را کنترل کند و از طرفی مانع خروج سرمایه از کشور شود. این در حالی است که بسیاری از کالاهای اساسی و استراتژیک از طریق بورسکالا عرضه میشوند و برخی از سیاستهای بانکمرکزی، مانند عرضه سکه و گواهی طلا در بورسکالا با اقدامات بورسکالا در یک راستا و به صورت موازی است و کارنامه بانکمرکزی نشان داده که تزریق منابع ارزی و سکه و طلا، برای کنترل بازار ناکارآمد بوده است.
یکی دیگر از دلایل ورود بانکمرکزی به حوزه بورسکالا، کنترل فعالیتهای سفتهبازانه و جلوگیری از ایجاد حبابهای قیمتی در بازار است. در برخی دورهها، نوسانات شدید قیمت کالاها در بازار طلا، باعث افزایش نگرانیها درباره ورود سرمایهها از بازارهای مولد به این بازار شده است. بانک مرکزی برای مدیریت این شرایط، ممکن است با انتشار سکه و گواهی طلا حباب سکه طلا را کنترل کند و از طرف دیگر، افرادی را که در بازار طلا فعالیت و مبادله میکنند شناسایی کند. این مساله میتواند به اخذ مالیات در آینده به بانک مرکزی کمک کند، این موضوع در حالی است که فعالیت و مبادله طلا در بورسکالا یا صندوقهای سرمایهگذاری غیرمستقیم مانند صندوقهای طلا مشمول مالیات نمیشود؛ چرا که طبق قانون توسعه ابزارهای مالی، صندوقهای سرمایهگذاری در طلا مشمول مالیات نمیشوند.
بر همین اساس بسیاری از کارشناسان و فعالان توصیه میکنند که به جای خرید طلا از مرکز مبادله، معاملات طلای خود را از طریق بورسکالا یا صندوقهای سرمایهگذاری در طلا انجام دهند؛ چرا که معاملات گواهی سپرده سکه طلا و سرمایهگذاری در صندوقهای طلا در بورسکالا، از مزایایی مانند کارمزد کمتر و معافیت مالیاتی برخوردارند. بهعنوان مثال، کارمزد خرید و فروش سکه در بورسکالا حدود ۰.۲۵درصد است که نسبت به بازار آزاد کمتر است. همچنین، این معاملات مشمول معافیت مالیاتی هستند، در حالی که خرید و فروش سکه فیزیکی در بازار آزاد ممکن است مشمول مالیات ارزشافزوده باشد.
از دیگر اهداف بانکمرکزی در جهت انتشار سکه و عرضه گواهی طلا میتوان به کنترل نقدینگی اشاره کرد. کنترل نقدینگی یکی از وظایف اصلی بانک مرکزی است. بورسکالا با جذب سرمایههای سرگردان، میتواند به کنترل نقدینگی کمک کند، اما بانکمرکزی برای مدیریت این موضوع، باید به سمت ابزارهای خود مانند عملیات بازار باز و سیاستهای پولی مانند سایر بانکها در جهان حرکت کند؛ نه اینکه با انجام وظایف بورسکالا، به موازیکاری روی آورد و باعث خروج پول از بازار سرمایه شود.
بورسکالا بهعنوان یک نهاد و بازار متشکل برای مبادلات کالاها در قالب و جزئیات مشخص، یک بازار شفافی است که قیمتها در آن براساس عرضه و تقاضا تعیین میشود. بورسکالا مزایای متعددی دارد که معامله و خرید و فروش در آن را برای فعالان جذاب میکند. بخشی از این مزایا شامل معافیت مالیاتی طلا، گواهی سپرده سکه و شمش طلاست، بخش دیگری از این مزایا با عدممداخلات قیمتی توسط دولت مرتبط است. زمانی که قیمت به صورت داوطلبانه و آزاد مشخص شود، تمامی طرفین از این ماجرا سود میبرند و قیمتگذاری در یک بازار آزاد و داوطلبانه میتواند مشکلاتی را که مداخلات قیمتی و اقتصاد دستوری به بار میآورد کاهش دهد و هم مصرفکننده (متقاضی) و هم تولیدکننده یا عرضهکننده از این ماجرا منتفع خواهند شد. به عنوان مثال این موضوع در عرضه خودرو در بورسکالا مشاهده میشود.